نميدونم چرا ولي چندوقته شروع نوشتن برام سخت شده. تنبلي خودسانسوري نگراني از اين كه از حرفام برداشت ديگهاي بشه و ... راستش گاهي دلم ميخواست هيچ آشنايي اينجا رو نميخوند.
خوب بيخيال حالا كه نوشتم.
اول از همه مرسي
معين كه جور تنبلي منو كشيدي و نذاشتي اينجا خيلي خالي بمونه. اون روزهايي كه ازشون نوشتي خيلي برام خاطره دارن. شايد هيچچيز مطابق ميل ما پيش نرفت. ولي من از اون روزها به چيزايي رسيدم كه حاضر نيستم با هيچ چيز ديگهاي عوضشون كنم چند تا دوست عزيز و اونهمه خاطره رو هيچ جاي ديگه نميتونستم پيدا كنم
چند روز ديگه هم تولدمه. خودم نيستم. نه بين دوستام نه بين اون فاميل كوچولويي كه دوسشون دارم. امسال تولدم كنار زاينده رود برگزار ميشه. دل خوشي از اين مسافرت ندارم ولي نميشد كاريش كرد. خوب حالا به مناسبت تولدم غر بسه. بريد تو كار قر!م
تا همين الان كه چهار روز مونده دو سه تا كادو گرفتم. مرسي همه. اونايي كه از الان تبريك گفتن هم مرسي. يه مرسي مخصوص هم براي
پونه كه اولين نفر بود و باعث شد وقتي اصلاً ياد تولدم هم نبودم كلي ذوق كنم. هرچي دلتون ميخواد ميتونيد بهم چپچپ و عاقل اندر سفيه نگاه كنيد ولي من كادو گرفتن و راستش بيشتر از اون كادو دادن رو دوست دارم. البته نه كادويي كه از روي وظيفه خريده شده باشه.
راستي اين بالا رو ديدين؟ بازم خيلي مرسي معين.
:D اول تولدت مبارک، 17 سال... بعدشم زودتر تکلیف خودت رو با وبلاگت در این مورد که میخوای همه ی نوشته هات رو همه بخونن یا نه، مشخص کن!م
اگه میخای، که ادامه بده، اگه نه، یه جای دیگه هم مجازیِ بنویس.م
نوشتن آدم رو خالی میکنه، نزار حرفات تو دلت بمونه.م
به قلبت "آرشه" نکش; به دلت "آرشه" بکش!م
پ.ن.: زاینده رود خوش بگذزه.(راستی من گز هم دوست دارم! از اینا که پسته زیاد دارن! همینجوری گفتم ها!!).م
من ميگم آرسه رو به همون ويولن بكش.
بزن آن زخمه...
تولدت مبارک
امیدوارم که دیر نشده باشه
هنوز زوده که داری غزل یاس رو زمزمه می کنی
ishalla khoshbegzare
make a poll at:
http://www.djmohandesmamalmain.blogspot.com
which team will win in world cup 2006?
man inroozha alaraghme "sakhtihayi" ke mikesham chizhayi "bedast avordam ke hamishe dar arezooham bood
saba jan merc az linki ke behm dadi vakhti didam koli "zoghzade" shodam !