اولش هيچ چيزي نميشد كه بخوام بنويسم. بعدش انقدر اتفاقهاي ريز ريز افتاده بود كه نميدونستم كدوم رو بنويسم. الان دوباره به همون حالت راكد برگشتم هيچ اتفاقي حتي كوچيك هم نميافته. به اينها تنبلي رو هم اضافه كنيد
الان هم هيچ اتفاقي نيافتاده. مثل هميشه. مامانم هنوز برنگشته. نميدونم خواب من كم شده يا اون دير برميگرده. پارسال هميشه وقتي ميرسيد اول منو بيدار ميكرد حتا اگه گاهي خودم بيدار ميشدم هم از جا بلند نميشدم تا اون برسه (لوس خودتي) م
هفتهي پيش لطف كرديم نيم ساعت رفتيم سر كلاس پرورشي. يكي از بچه هاي اول يه مقاله توي كلاس خوند كه همين نيم ساعت تبديل به بحث نسبتاً شديد و داغي شد در بارهي روابط دو جنس. نظر معلممون اين بود كه اين روابط بايد و جود داشته باشه ولي حتمن در محيط خانواده. و روابط غير خانوادگي و دونفره فقط بايد به قصد ازدواج باشه. به جز اون هم اگه رابطهاي باشه يا بايد به خانواده ها گفت و رابطه رو خانوادگي كرد يا كاملن رابطه رو تموم كرد. حوصلهي بحث نداشتم و كلي توي دلم به كسي كه باعث مطرح شدن اين موضوع شد بد و بيراه گفتم به هر حال زنگ خورد و ادامهي بحث براي دو هفتهي ديگه موند. فعلن بيحسم. نه چيزي برام مهمه نه حوصلهي چيزي رو دارم ولي اگه حوصله و وقتش رو داشتيد خوشحال ميشم نظرتون رو برام بفرستيد كه اگه مجبور به بحث شديم بتونم استفاده كنم. فعلن كه ترجيح ميدم كلاس رو دودر كنم ولي تا اون موقع نميدونم چي ميشه. درسته معلم خوب و نسبتاً منطقيه ولي در حال حاضر اصلن برام مهم نيست كه اون قبول داشته باشه يا نه. حتي حوصلهي گفتن نظر خودم رو هم ندارم. نسبت به همهچيز يه حالت بيتفاوتي پيدا كردم. خوبه يا بد؟ به هر حال هست خوب يا بد بودنش چه فرقي داره؟ هيچي
راستي عكس پست قبلي هم بچگي مامانم بود
ميشه شما يه چيزي به اين بگين؟ هرشب تا ميرم بخوابم شروع ميكنه به سخنراني حالا باز قبلن يكم قابل تحمل تر بود ميشد چهار كلمه حرف حساب از توش درآورد ولي الان يا غر غر ميكنه يا حرفاي اعصاب خورد كن و ناراحت كننده ميزنه تا اشكم رو هم درنياره ساكت نميشه. فكر ميكني اگه سرمو بكوبم تو ديوار اين سخنران لعنتي ذهنم خفه ميشه؟
:پ.ن
اين پست رو ساعت هفت ونيم نوشته بودم. مامان هشت گذشته بود كه رسيد
Poste bahalo bahs bar angizi bood.
rastesh manam enghad to jalesehaye mokhtalef che doostaneh, che rasmi, che mahfelaye dige dar morede in mozoo sherkat kardam ke shayad betoonam ye ketab dar morede nazarate mokhtalef dar in morede benevisam:P
vali pishnahad mikonam khodetam ye chizi dar in mored benevis,
manam ghol midam age in darsaye lanati bezaran ye chekideh dar in mored inja bezaram. hope to:)
vali hanooz vaght nakardam Weblogo khoob ra bendazam felan sakhtamesh:-s
به نظر من هر دختر و پسري كه رابطه دارند بايد اول تكليف خودشون رو مشخص كنند كه چه نوع رابطهاي دارند. من فكر مي كنم كلا سه نوع رابطه بيشتر نباشه:
1.عاشقانه:فكر نميكنم مشكلي داشته باشه. اين جور رابطه خيليم ربطي به خانواده نداره.ولي بايد بين عشق و احساس فرق بذاريم. صرف يه احساس معمولي رو نميشه عشق ناميد.نميشه تو دنياي آرزوهاي خودمون سير كنيم.
2.دوستي معمولي. يعني فارغ از اينكه يه دختر با يه پسر رابطه داره.يعني رابطه دوتاآدم با هم.اينم مشكلي نداره. اگه حدش شكسته نشه. يعني اگه از يه حدي بيشتر نشه. اون وقت رابطه ممكنه به عشق يا سومي تبديل شه.
3.بدترين نوع رابطه به نظر من همينه. اينكه دختر و پسر با هم باشند به خاطر وجود يه جنش مخالف كنارشون. به خاطر دوست پسر- دوست دختر بازي. يعني مسخره بازي. شايد همون سير تو عالم رويا.با اين رابطه كلا مخالفم. كه متاسفانه اكثر روابط به اينجا ختم ميشه.
چه خري ميزنند ملت :دي