Friday, May 27, 2005

  • سلام
    خوبين؟ من اصلاً خوب نيستم:( يعني خوب كه نيستم هيچي بد هم هستم! دپرس دپرس.
    فردا امتحان ادبيات دارم ولي دريغ از يه درس كه خونده باشم و بدتر از اون اينكه حتي حال خوندنش رو هم ندارم. ببخشيد كه دارم غر مي زنم ولي آخه هيچ كي نيست كه خوبم كنه هيچكي منو دوس نداره:(( حالا اين تيكه آخرش افه بود بيشتر جدي نگيرينش ولي كلاً حالم بده .
    خيلي وقتها مي خوام خيلي چيزا بنويسم ولي هيچ وقت موقعيت پيش نمياد تا بتونم ثبتشون كنم. شديداً تنبلم و بايد باهاش مبارزه كنم! يه ذره هم پشتكار ندارم وگرنه مطمئناً هوشم از اوني كه تمام دو روزي كه براي امتحان(يا هر كار ديگه اي) وقت داريم يه لحظه هم از پاي كتاب پا نميشه بهتره البته تو بچه هاي كلاس ما با اين كه خرخون داريم ولي كسي كه به اين شدت درس بخونه نداريم(خدا رو شكر) ولي خيلي هاي ديگه رو مي شناسم كه هميشه حسرت پشتكارشونو مي خورم فكرشو بكنيد من اگه پشتكار اونا رو داشتم الان به كجاها رسيده بودم!(خودم كه حسابي رفتم تو رويا) خلاصه اين كه تنبلي بد درديه اگه يكي تونست منو درمان كنه يه جايزه ي گنده بهش مي دم!
    كسي سي دي هاي كامل زيبا شيرازي رو نداره:(؟ من مي خواااااااااااااااااام! خيلي دوسش دارم هم شعراش و هم صداش هردوشون خيلي قشنگه. اولين اهنگي كه ازش شنيدم آهنگ زن بود كه يه مدت آهنگ زمينه ي وبلاگ مريم بود(خيلي وقته هم خودش نيست هم وبلاگش) اونموقع درست حسابي گوش نكردم فقط به نظرم جالب اومد براي همين اسم آهنگ و خواننده اش يادم موند. چند وقت بعد همون آهنگ رو يه جا ديدم و دانلود كردم و به يكي از آهنگهاي مورد علاقه ام تبديل شد. يكي ديگه از آهنگهاش(فكر كنم اسمش سفر باشه) هم پيدا كردم و دانلود كردم ولي بقيه ي آهنگاش تا اونجا كه من ديدم فقط براي گوش دادن بودن. ا نه يادم اومد آهنگ ايران ش رو هم دارم. اگه يه وقت سي دي ش رو داشتين يا جايي براي دانلود كردنش بلد بودين يه خبر به من بدين. لطفاً!
    مي خواستم آدرس اينجا رو به هيچ كي ندم(بجز نبلو كه خودش داره) ولي امروز زدم زير حرفم و به سهيل دادم آخه بچه حوصلش سر رفته بود (وقتي من نبودم) دادم بهش بشينه آرشيو رو از اول بخونه تا چند وقت سرش گرم باشه :) يكم هم به بچگيم بخنده. قراره خودشم برام بنويسه ولي معلوم نيست كي. خيلي اين بچه (همش 21 سالشه كوچولو) رو دوسش دارم ! دوس پسرم نيست بابا خودش يه دوس دختر داره مثل دسته ي گل كه براش مي ميره.
    خوب ديگه برم ادبيات بخونم اينقدر حجمش زياده كه فكر كنم اگه تا صبح هم بيدار بشينم تموم نشه! حالمم يكم بهتره هم چون نوشتم هم چون با سهيل حرف زدم كه دستور داده دپرس نباش بشين درس بخون! منم از اونجايي كه خيلي بچه ي حرف گوش كني هستم (اونايي كه مي تونن شهادتي غير از اين بدن اينجا رو نمي خونن پس مشكل نداره) گفتم چشم!


    پ.ن: ببخشيد اينقدر پرانتز به كار بردم دست خودم نيست. شرمنده اگه توي وبلاگم يكم قاطي پاطي مي شه و مجبورين زحمت بكشين براي خوندنش.

    Posted by Hello
1 Comments:
Anonymous Anonymous said...
(اشكال )
(نداره بابا)
()
:D

PsycHo: Free Template Generator
Get FireFox!
XHTML Validator