Saturday, March 22, 2003
سلام
امسال چرا عيدش اينجوري بود؟ من اصلاً احساس نكردم عيد شده ! امروز هم كه هوا اينقدر سرد بود.
چند سال كمتر اومدن عيد رو حس مي كردم و كمتر لحظه ي سال تحويل ذوق زده بودم ولي امسال اصلاً دريق از يه كوچولو احساس!
ديشب قرار بد نبود اما اون چيزي هم كه دلم مي خواست نبود برديا كه همش آن و آف مي شد. سهراب هم كه فقط اولاش بود كه اونم داشت كار مي كرد(يكي نيست بگه آخه آدم عاقل شب عيد كار ميكنه؟)
آيدين هم آخراش حدود يه ربع آن شد و زود رفت!
ميگما مردم دوست دارن ما هم دوست داريما! اون از اون كامنت
)تا اينجا رو ديشب نوشتم ولي بعدش با مامان دعوام شد و از عصبانيت كامپيوتر رو خاموش كردمL حالا بقيه ي نوشتم: )
كه تو وبلاگ مامانم گذاشته بود اون هم از شب عيد كه يه كنفرانس با نيلو و آيدين گذاشته بوديم آيدين اولش گفت پرسپليس سوراخه بعد كه من يك عالمه دست زدم براش يهو گفت ولي استقلال سوراختره!!!(مي دونم شوخي بوده بابا اونقدرام بي جنبه نيستم فقط خواستم جوابشو بدم)
راستي لباس عيدمم پوشيدم و به نسي و نيلو نشون دادم! آخه نسي عاشق سرخپوستاس و منم لباسم سرخپوستي بود(البته فك نكنم از وبكم چيز درست حسابي معلوم بوده باشه)
راستي اين نسترن خانوم چقد بچه خر خونيه من خبر نداشتم همه ي پيكش رو حل كرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! در صورتي كه من از وقتي از خونه ي اونا اومدم اصلاً دست به پيكم هم نزدم!(نسي بايد پيكتو بياري اينجا تحويل من بدي)
حالا سال تحويل تو خونه ي ما خيلي با حال بود همه با فيافه هي پف كرده و خوابالو اومده بودن نشسته بودن پاي 7سين (از همشون با وبكم عكس گرفتم ولي با تهديد مجبور به پاك كردن عكسا شدم!)
حالا سال تحويل شده همه نشستن همديگه رو بربر نگا مي كنن تا اين كه بالاخره من گفتم : نمي خوايد پاشيد بگيد عيد شما مبارك؟؟؟
يهو همه يادشون افتاد كه آره بايد به هم تبريك بگن!
بازم ميگم نسترن خانوم يا پيكتو مياري ميدي به من يا اين كه اينجا مينويسم اون فالي كه برات گرفتمو(البته جرات ندارم اين كار رو بكنم راستش)
راستي از همه ي اونايي كه عيد رو تو نظر خواهي تبريك گفتن متشكرم عيد شما هم مبارك!
راستي آيدين جون مرسي به خاطر عكسه كه اين پايين گذاشتي.
(فعلاً باي باي تا ببينم كي اين نوشته رو پابليش ميكنم آخه اينجا چون فقط همين يه تلفن هست نمي شه زياد آن بشم!)

PsycHo: Free Template Generator
Get FireFox!
XHTML Validator