Sunday, December 22, 2002
شب يلداتون مبارك البته ببخشيد با يه روز تاخير آخه من ديشب اكانت نداشتم!يه عكس مي خواستم بذارم عكس يه آدم برفيه خودمون پنج شنبه با مامانم و يكي از فاميل هاي قزوينيمون (آدم وقتي توي يه شهر هيچكي نداشته باشه مجبوره به همين ها قناعت كنه( البته من هنوز نسبتمون رو حفظ نشدم آخه يه چيزي حدود يه كاميونه ولي هر وقت ياد گرفتم مي نويسم)
خلاصه تو حياطشون يه آدم برفي ساختيم به چه خوشكلي اونجا يه كاري كردم كه نمي دونم چي ميشه اسمش رو گذاشت حماقت؟ شجاعت؟ يا هر چيز ديگه .وقتي خونديد خودتون بگيد من هم بفهمم.
برف كم آورده بوديم و آدم برفيمون نصفه مونده بود من رفتم از روي جلوي ديوار كه كنارش بسته بود برف ريختم پايين حالا تا اينجا مهم نيست ولي بعدش يهو به سرم زد كه همه ي ديوار رو دور بزنم اول كه به مامان گفتم يه كم ميفي و از اين چيز ها گفت ولي گفتم نمي افتم تازه گفتم ازم فيلم هم بگير(گرفت ولي گفت اگه بيفتي مي فرستم براي ديدني ها!) من هم در كمال پررويي كار خودم رو كردم(حياطشون نسبتاً بزرگه)خلاصه من كه روزهاي عادي از اين كار ها نكرده بودم توي اون همه برف كه هر لحظه نزديك بود ليز بخورم كردم ولي خداييش خيلي كيف داد پيشنهاد مي كنم اگه يه وقت برف دار شديد امتحان كنيد ولي بگم ها افتاديد پاي خودتونه
(هروقت تونستم عكس رو اضافه مي كنم)
PsycHo: Free Template Generator
Get FireFox!
XHTML Validator