Saturday, December 14, 2002
راستي گفته بودم راجع به كنسرت مي نويسم :
اصلاً قرار نبود من برم قرار بود دختر عمه ام و شوهرش(مامان و باباي امين) و نيما (پسر عمه ام )و دوستش برند ولي يهو دوست نيما زنگ زد كه نمي تونه بياد و به من پيشنهاد دادند كه باهاشون برم ولي خيلي خوب بود من تا حالا كنسزت نرفته بودم هر دفعه يه اتفاق بدي مي افتاد كه نمي شد برم يبار قرار بود برم كنسرت آريان نشد يه بار قرار بود با مامامي برم كنسرت اصفهاني اون هم نشد و خيلي كنسرت هاي ديگه كه به هر دليلي نشد برم.
راستي نوربخش هم اون بالا توي لژ مخصوص نشسته بود
PsycHo: Free Template Generator
Get FireFox!
XHTML Validator