Sunday, December 08, 2002
امروز تو مدرسه امتحان زبان داشتيم خيلي كيف داد كاش من يه كم بلندتر بودم و آخر كلاس مينشستم
آخه معلممون من و سعيده رو فرستاد نيمكت آخر خودش هم كه كلاً كمي تا قسمتي شوته بنابر اين من و سعيده هم تا تونستيم تقلب كرديم و حتي قبل از اين كه ورقه مون رو بديم كاملاً با هم چكش كرديم معلمه هم انگار نه انگار توي كلاس وجود داره خيلي خوب بود فقط اين وسط يك اتفاق بد اما خنده دار افتاد :
من جواب يكي از سوال ها رو شك داشتم علامت زده بودم كه بعداً از سعيده بپرسم وقتي همه ورقه رو تموم كردم يه نگاه به ورقه ي سعيده انداختم كه از اون سوال هم مطمئن بشم خلاصه ديدم سعيده هم همون رو نوشته پس با خيال راحت رفتم ورقه ام رو تحويل خانم دادم ولي نوزده و نيم شدم آخه سعيده هم اون سوال رو وقتي من حواسم نبوده از روي من ديده بود و جواب درست خودش رو پاك كرده بود به جايش جواب من رو نوشته بود در نتيجه وقتي من از روي سعيده نگاه كردم جواب خودم رو ديدم فقط شانس آورديم كه هر دومون اشكال هاي جزيي ديگه اي هم داشتيم كه البته نمره كم نكرد ولي اگه اون اشكال ها رو هم نداشتيم حسابي ضايع مي شديم ولي خوب خيلي كيف داد تازه هر دومون بعد از امتحان كلي به اين كارمون خنديديم
ولي من هنوز هم معتقدم امتحان و مدرسه بدون تقلب كردن اصلاً مزه نداره
PsycHo: Free Template Generator
Get FireFox!
XHTML Validator