دلم براي سولماز تنگ شده
سولماز يه اسب قهوه اي بود بهترين اسبي كه تا حالا سوار شده بودم خيلي دوسش داشتم اما بعد از چند روز كه سواري نرفته بودم شنيدم فروختنش):
اخه حالا اسب به اون خوبي رو فروختن300هزار تومن ناقابل اگه خبر داشتم هر جور شده بود مي خريدمش)):
ببخشيد غمگين شد يه كم ديگه تكرار نميشه
فعلاً بايد برم چون نه درسهام رو خوندم نه رياضيم رو حل كردم واي ساعت يازده شد
تا شنبه